خلاصه ای از ماری براکموند
علیرغم اینکه مورخ هنر مشهور فرانسوی، هانری فوسیلون، در سال 1928 آن را یکی از «سه بانوی بزرگ» جنبش امپرسیونیستی نامید، کار ماری براکمون حداقل تا دهه 1980 تا حدودی مبهم بود. بخش زیادی از آنچه در مورد او می دانیم از زندگی نامه مختصری است که پیر، تنها فرزند او، درباره والدین هنرمند خود، فلیکس و ماری نوشته است. در مقابل، این شوهرش، فلیکس آشکارا سلطهجو بود که از حرفهاش متنفر بود و از سبک امپرسیونیستی متنفر بود، که نقش مهمی در کماهمیت جلوه دادن اهمیت ماری براکموند در زمینه بزرگتر جنبش امپرسیونیستی داشت.
با این وجود، او در شکوفا کردن استعداد ظاهراً شگرف خود اصرار داشت و تکنیکهای نقاشی با هوای آزاد دوران جوانی خود را در رژیم حرفهای خود وارد کرد و در عین حال با برخی از برجستهترین هنرمندان آن دوره مانند کلود مونه و ادگار دگا و بعداً پل گوگن کار میکرد. . به تدریج، براکموند رویکرد متمایز و رنگارنگ خود را به سبک ایجاد کرد و با دعوتهایی برای نمایش آثارش از جمله در نمایشگاههای امپرسیونیست در سالهای 1879، 1880 و 1886 پاداش دریافت کرد.
دستاوردهای
براکموند کار خود را به عنوان یک نقاش آکادمیک آغاز کرد که سبک شیک و رئالیستی اش با کارهای نابهنگام هنرمندان مورد تایید سالن مانند کابانل، رگنو و ژروم بیشتر از نقاشان آوانگارد نوظهوری مانند مونه و دگا مشترک بود. با این حال، پس از آشنایی با دو مورد آخر، سبک او به طور چشمگیری تغییر کرد زیرا او دستورات امپرسیونیسم را جذب کرد و در دهه 1880 نقاشی او فقط به عنوان کاملا امپرسیونیست توصیف شد.
براکموند به این دلیل که بهویژه با افزایش سن، گوشهنشین بود، شناخته میشود. در حالی که در اوایل زندگی حرفهایاش، مانند بسیاری از همکاران امپرسیونیست خود از بیرون رفتن و نقاشی به طور کامل لذت میبرد، بسیاری از نقاشیهای او در اواسط دوران حرفهایاش در باغ خانهاش در حومه جنوب غربی پاریس در سور ساخته شدهاند.
کار او پس از سال 1886 با پر جنب و جوش تر شدن پالت او شروع به تغییر کرد. این دگرگونی تا حد زیادی به دلیل ملاقات براکموند با گوگن در سال 1886 بود. این دو توسط فلیکس معرفی شدند که با هنرمند جدید و فقیر آن زمان دوست شده بود. به تشویق گوگن، براکمون پالت امپرسیونیستی نسبتاً ضعیف خود را تقویت کرد، به طوری که بسیار روشن تر شد، همه اینها با توجه به اینکه شوهرش بیش از همه در استفاده او از رنگ استثناء قائل بود، و ترجیح چاپ چاپ سیاه در سفید را به رسانه انتخابی همسرش، طعنه آمیز بود. رنگ روغن.
چند اثر معروف او
چای عصرانه (میان وعده)
در دهه 1880، براکموند مونه و دگا را ملاقات کرد و شروع به ترکیب رنگهای شل و هوسانگیز، خاموش و ملقب به نور امپرسیونیسم کرده بود - که باعث ناراحتی شوهر چاپگرش، فلیکس شد، که سبک امپرسیونیستی را تحقیر میکرد.
در اینجا، براکموند یک بار دیگر نماینده خواهرش، لوئیز است. زن جوان که بار دیگر لباس سفید پوشیده است، دیگر مستقیماً به بیننده نگاه نمی کند، بلکه غرق خواندن کتاب می شود. لوئیز که پشت میزی در تراس باغ خانه هنرمند، ویلا برانکاس در سورس، نشسته، در حالی که یک فنجان چای و یک بشقاب انگور میخورد، مطالعه میکند.
در حالی که مضمون معمولی است، سبک نشان دهنده انحراف چشمگیر از برخورد آکادمیک براکموند با چنین صحنه ای است. کمتر یک پرتره تا یک تصویر ژانر، قلم موی پردار و سطح نور خورشید تصویر، چای بعد از ظهر را کاملاً در سبک امپرسیونیستی قرار می دهد که بیشتر به خاطر آن شناخته شده است. این نقاشی اتفاقاً یکی از نادرهایی است که در یک مجموعه عمومی وجود دارد.
رنگ روغن روی بوم - پتی کاخ، موزه هنرهای زیبای پاریس
چترها
درست همانطور که همسرش، فلیکس، براکمون را از طریق نقش مدیر هنری در فروشگاه چینی Haviland به هنرهای تزئینی کشانده بود، ظاهراً او را به شدت تشویق کرد تا استعداد خود را به عنوان یک طراح چیره دست در چاپگری به کار گیرد. به ویژه، حکاکی شکل مورد علاقه او از چاپ بود و، تحت آموزش او، او عالی بود. با این حال، به گفته پسرش، پیر، براکموند چاپگری را به دلیل فرمت معمولی کوچک آن و همچنین به دلیل اینکه کار با رنگ را ترجیح می داد، بسیار محدود کرد.
چترها یکی از موفقترین حکاکیهای براکموند است که به وضوح مهارت او را در طراحی و همچنین درک ترکیببندیهای موفقی که از طیف رنگهای خاکستری استفاده میکردند، نشان میدهد. در اینجا زنی جوان تلاش میکند تا گلهایی را به آقایان خوشکلاهی بفروشد که ظاهراً در تلاش برای فرار از باران و باد از کنار او میگذرد، که با خطوط مورب سبکی که روی تصویر را فراگرفته توصیف میکند. او کلاه خود را نگه می دارد و بیننده در تعجب مانده است که چرا او مانند دیگر عابران پیاده در تصویر چتر خود را بالا نبرده است.
براکموند، مانند بسیاری از همکاران امپرسیونیست خود، تصاویر خود را طوری برش داد که شبیه عکسها شوند و حس فوری لحظهای را به آنها بخشید. به دلیل بریدن مرد در پیشزمینه، یک فوریت اضافه وجود دارد: بیننده احساس شلوغی میکند، مجبور است کنار بکشد و به او اجازه عبور بدهد.
این ترکیب پر جنب و جوش بیننده را به داخل می کشاند، مرد فراری را به سمت دسته ای از چترها می گذراند، از پله ها بالا می رود و در هیجان شهر مدرن قرار می گیرد.
حکاکی - موزه اورسی
سه زن با چتر (سه لطف)
همچنین در یک مجموعه عمومی، سه زن با چتر به ریشه های این هنرمند در کلاسیک گرایی آکادمیک اشاره می کند. عنوان جایگزین آن، سه لطف، نشان می دهد که براکموند، علیرغم انتقال به سبک رادیکال جدید امپرسیونیستی، از سنت دیرینه طراحی از مضامینی که ریشه در اساطیر کلاسیک دارد آگاه بود. Bracquemond's Three Graces زنان پاریسی کاملاً مدرن و شیک هستند که چترهایشان از پوست رنگ پریده آنها در برابر آفتاب درخشان بعد از ظهر محافظت می کند ، زیرا پارچه لباس های آنها را تقریباً سفید کرده است.
او با ضربات قلم مو کوتاه و متنوع، فرم ها را تا جایی حل می کند که عمدتاً از رنگ و نور تشکیل شوند. این سه زن در جلوی صفحه تصویر ایستاده اند و قسمت های پایینی لباس هایشان بریده شده است. این کشت غیرعادی یکی از ویژگیهای اصلی کار بسیاری از امپرسیونیستها و بهویژه مربی براکمون، دگا بود. این تا حد زیادی مدیون برش مکانیکی عکاسی است و مرجع نوعی خودانگیختگی خاص یک عکس را نشان می دهد.
رنگ روغن روی بوم - موزه اورسی
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”